اخلاص به چاک پیرهن نیست اینجا دل پاک می شناسند
تذکرخیرالبیان:برگ368
اخلاص به چاک پیرهن نیست اینجا دل پاک می شناسند
تذکرخیرالبیان:برگ368
گلشن کنید میکده را ای قلندران طیر بهشت می زده در گفتگوی ماست
با مطربان بگو که طرب را فزون کنند دست گدای صومعه بالا به سوی ماست
امام خمینی(ره). دیوان: 56
صاحبا گر مدح من شایسته ممدوح نیست از دو عیب آمد ولیکن پاک چو ابر مطر
شاعران مشاطه سا زیور کنند افکار بکر در جمال طبع بهر عیب نفع و دفع ضر
دیوانِ فتحعلیخان صبا
ساقی بده آن کوزه خم خانه به درویش کان ها که بمردند گل کوزه گرانند
سعدی:برگ597
فضل ایزد چو دستیار شود بنده خوار تاجدار شود
در کند قهر خود پدید، آنکو تاج دار است، تاج دار شود
جوامع الحکایات:برگ267
سنگ راه تو شود، بار به دلها مگذار تا به منزل برسی، بار به دلها مگذار
بیا ساقی آن می که دارد سرور به یک جرعه زایل نماید غرور
به من ده کزین نشأت دیوانه وار روم تا به آن نشأت منصور وار
گر می نخوری، طعنه مزن مستان را بنیاد مَکن تو ، جمله دوستان را
تو غره، بدان مشو که می، می نخوری صد لقمه خوری که می غلام است آن را
مست بودی، مست رفتی از جهان مست خیزی، مست باشی جاودان
مست خیزد، هر که او سرمست رفت ور رود مخمور ، آید همچنان
لوح دل نقش صمد دارد چه غم کاستاد چین بافت تمثال صنم بر شقه ی دیبای من
اصل من از دودمان نوع انسانی مجوی حور غم، رضوان در دست آدم و حوای من