چو مهتر شوی کار هشیار کن ندانی تو، داننده را یار کن
خیزابه ( موج روایی پهلوانان شاهنامه فردوسی):167
چو مهتر شوی کار هشیار کن ندانی تو، داننده را یار کن
خیزابه ( موج روایی پهلوانان شاهنامه فردوسی):167
طبع من کانست و دل دریا و این بی دولتان چون کف دریا همه تر دامن و خس پرورند
چون غرابند، ارچه سرتاسر زبان چون بلبلند هم غلافند، ارچه لب تا لب دهان چون خنجرند
لعبت آسا از برونسو وز درونسو مرده اند لاجرم تصحیف لعبت را چو کافر درخورند
مجیر بیلقانی
گنج زری بود در این خاکدان کو دو جهان را به جوی می شمرد
رودکی