قدر جستن، قدر دارد آدمی هر که را پیش است، باشد آن دمی
هر که را جستن نباشد، مرده ای است پست مانده زان صفا چون در ده ای است
زندگی او ندارد اعتبار گرچه انسان است حیوانش شمار
باشد او از روی صورت آدمی آدمی آنست کو شد آن دمی
شخص را کان دم نباشد خر بود بلکه نزد حق زخ کمتر بود
زان اضلش خواند در قرآن خدا که بماندست از خری این حق جدا
آنچه می اید زحیوان در جهان زو همان می آید و شاد اندر آن
می کشد بار و به هر سو می رود هر طرف کش می دوانی می دود
آدمی کز بهر آن دم آدمی است چون نیامد آن ازو اندر کمی است
رباب نامه:335
- ۹۶/۰۶/۱۳