طبع من کانست و دل دریا و این بی دولتان چون کف دریا همه تردامن و خس پرورند
چون غرابند ارچه سرتاسر زبان چون بلبلند هم غلافند ارچه لعبت را چو کافر در خورند
لعبت آسا از برونسو درونسو مرده اند لاجرم تصحیف لعبت را چو کافر در خورند
تیر من آه سحرگاه است و تیغ من زبان بشکنم صفشان بتیغ و تیر اگر صد لشکرند
مجیر بیلقانی
- ۹۶/۰۵/۱۰