من از کجا ؟پند ازکجا؟ باده بگردان ساقیا آن جام جان افزای را بر ریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جان، ای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا
ای جان جان،جان جان ما نامدیم از بهر نان برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
از او بگیر آن جام می، بر کفه ی آن پیر نه چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا، مست ازکجا؟ شرم ازکجا؟ ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا، ای دشمن شرم و حیا تا بخت ما خندان شود، پیش آی خندان ساقیا
- ۹۵/۰۲/۱۷